چرا همه چیزهایی که درباره کاشی کار می دانید دروغ است

گفتن این نکته خالی از لطف نیست که کاشی کاری ضد اسید با اینکه به عنوان یک پوشش با مقاومت و قابلیت بالا معرفی می گردد ولیکن دارای ضعف بزرگی بوده که همان انتقال مواد خورنده به سطح زیر کار به دلیل وجود تخلخل در آجرها و کاشیها و نیز ملاتها می باشد. انتقادات کسروی نسبت به فلسفه دربارهٔ آن فلسفهای است که از افلاطون و ارسطو آغاز شده و در ایران ابوعلیسینا و فارابی و سهروردی و عبدالرزاق کاشی و ملاصدرا و حاجی ملاهادی سبزواری و حاج ملاعلی کنی دنبال کردهاند. همچنین کسروی فلسفه یونان را یکی از دلایلی میدانست که شرق را از پیشرفت بازداشته است. کسروی فلسفه یونان را پندارهای کهنهٔ دوهزار ساله میدانست. او نخستین اثر مهم خود، آذری یا زبان باستان آذربایجان را به دنبال قیام خیابانی نوشت تا ثابت کند که آذری، زبان اصیل آریایی زادگاه وی را یورشهای ترکان از بین برده است. به نوشته کلاویخو سلطانیه مرکز تجارت منطقه است و تجار از مناطق مختلف هندوستان، بلوچستان و افغانستان کالاهای خود را برای داد و ستد به سلطانیه میآورند، همچنین مروارید و سنگهای قیمتی از راه خلیج فارس به سلطانیه برده میشود و روابط اقتصادی این شهر تا ونیز دامه دارد.

اسباببازیها همچنین به عنوان جوایز ارائه میشوند، جایی که مصرفکنندگان با ارائه مدارک خرید از یک محصول و پرداخت هزینههای ارسال و حمل، اسباببازی را دریافت میکنند. کسروی که از بلندطبعی او خشنود شده بود به دوستی استواری با او پرداخت و تا عارف قزوینی زنده بود این دوستی بیشتر از راه نامهنگاری پایدار بود. همچنین کسروی در این سفر به گردآوردن نام روستاها و دیههای ایران -که از پیشتر بدان دست یازیدهبود- پرداخت. همچنین با چاپ کتاب ورجاوند بنیاد تلاش کرد روش مذهبگونهای را رواج دهد که آن را پاکدینی مینامید. بهطور مثال کتاب تاریخ مشروطه ایران برجستهترین سند نوشته شده دربارهٔ رویداد مشروطه و چند و چون آن میباشد و حتی در زمانی که نوشتههای کسروی ممنوع و اندیشهاش باطل شمرده میشود این نوشتار همچنان آبشخور و گواه پژوهشهای تاریخی است. او در اثر دیگر خود تاریخ مشروطه ایران، ریشه پیشرفت نیافتگی ایران و بیشتر کشورهای خاور را پراکندگی در میان تودهها دانست، و گفت چند تیرگی که از دوگانگیهای قبیلهای و زبانی برمیخیزد، یکی از بدترین بیماریهایی هست که گریبان ایران را گرفته است. کسروی در جنبش مشروطه به ندرت ذکری از بابیان میکند و حتی پیشینه تاریخی آنان را به عنوان جنبشی اعتراضی علیه علماء و حکومت قاجار نادیده میگیرد.

عباس امانت، استاد تاریخ و مطالعات بینالمللی و صاحب کرسی مطالعات خاورمیانه در دانشگاه ییل، درباره کتاب «بهائیگری» کسروی میگوید: «انتقاد او از باب و بابیان شرایط تاریخی که نهضت نخست در آن پدیدار شد را در نظر نمیگیرد. در همین راستا بهمن نیک اندیش، در اثری که به واکاوی کتاب بهائیگری پرداخته، علت اصلی دشمنی کسروی با بنیانگذاران آئینهای بابی و بهائی را نارواداری و انحصارطلبی کاشی کف حمام فکری وی میداند. کسروی در دومین کتاب مهم خود تاریخ پانصد ساله خوزستان میکوشید پیامدهای زیانبار و کشمکشهای قبیلهای و مذهبی را در نواحی جنوب غربی نشان دهد. محمد امینی، صوفیگری و بهائیگری کسروی را بیپایهترین آثار پژوهشی وی میداند، به اعتقاد او علت نگارش آنها صرفاً این بوده که کسروی میخواسته به شیعیان نشان دهد تنها با شیعیگری به ستیز برنخاسته است. وی کتابهایی با نامهای شیعیگری، صوفیگری، بهائیگری و در پیرامون مادیگری چاپ کرد و از این باورها انتقاد کرد. به اعتقاد عرفان ثابتی زبان کسروی در بهائیگری «ناپیراسته و آلوده به دشنام و خوارداشت» است و دیگرستیزی فقیهانه و دشمنی او با تکثرگرایی دینی بر بهائیگری و صوفیگری او سایه افکنده است.

کسروی همچنین حافظ را مسبب برخی بدآموزیها، مانند شرابخواری، بیکاری و بیدردی، جبرگرایی و خردستیزی، زبان درازی نسبت به خدا و امرد بازی، میداند. نمادی از معنویت و اندیشه، تمرکز و دقت و همچنین تعادل در همه جنبههای زندگی فردی است. او در اولین مقاله نوشت که مذهب باید بر پایه زندگی همگان پایهریزی شود و باید با آتئیسم (الحاد) به عنوان یکی از بزرگترین خطاها در دنیا مبارزه شود و همزمان باید با عقاید خرافاتی و آموزش نادرست مذهبی که همواره نمونههایی از اعمال ضد مذهبی هستند مبارزه شود. هر ساختمان به گونهای طراحی شدهاست که هنر را به فضاهای زندگی روزمره متصل میکند. پس از فتح مسیحیان، این ساختمان به کلیسا تبدیل شد و در اواخر قرن شانزدهم در حال خراب شدن بود. اردوان پس از فتوحات اردشیر در کرمان به حکم شوش دستور داد تا نیروهای وی را سرکوب و وی را نیز اسیر و به تیسفون بیاورد اما اردشیر توانست حاکم شوش را شکست دهد و منطقه تحت حاکمیت وی را به قلمروی خود اضافه کند. وی شرقشناسانی را که حافظ را ستایش کردهاند، متهم میکند که بدخواه شرق هستند و دوست دارند که همه شرقیان مانند حافظ عمر را در کنج خرابات تلف کنند و همهٔ دارایی مملکت خود را به آزمندان اروپا و آمریکا بازگذارند و در این میان گروهی از ایرانیان دانسته یا نادانسته در ستایش حافظ با آنها همداستان میشوند.